محمدرضا عسکري ارمندي تحليلگر مسائل سياسي گفت : از شدن پاي چين به مذاکرات ديپلماتيک ايران و عربستان يک پيام آشکار دارد و آن کمرنگ شدن نقش آمريکا در منطقه و سرآغاز افول ابرقدرتي است که به پايان خود نزديک شده است و البته اين ذات تاريخ است که روزگاري ايران و روم را در راس قدرت خود مي ديد، روزگاري لشکر مغول و امپراتوري چنگيز خان و امروز هم بايد منتظر عبور از آمريکا و احتمالا دوران شکوه قدرت هاي شرقي و نظم نوين ديگري که اين بار به جاي نظام هژمون، نظامي متشکل از قدرت هاي بزرگ جهاني و منطقه اي را در خود جاي خواهد داد.
به گزارش خبرنگار
سلام لردگان ؛ محمدرضا عسکري ارمندي تحليلگر مسائل سياسي در خصوص توافق اوليه ايران و عربستان بعد از گذشت 7 سال گفت : تشکيل داعش، روشن شدن شعله جنگ در سوريه و عراق، تحريک عربستان به قهر ديپلماتيک با ايران و تشويق براي حمله به يمن، فراهم کردن زمينه روابط سياسي رژيم موقت صهيونيستي با دولت هاي عربي منطقه، تحريم هاي شديد، همه جانبه و تاريخي بر عليه ايران، اغتشاش و جنگ داخلي در کشورهاي محور مقاومت همگي در قالب يک سناريو به نام " انتقام تا فروپاشي " با هدف دست يافتن به " نظم نويني" که آمريکا را در راس ساختار نظام بين الملل به هژمون تبديل مي کند که از سال ۲۰۰۰ به هر وسيله اي در صدد تثبيت آن بود و اگر چه با حمله به افغانستان و عراق از نظر سخت افزاري تا حدودي به اين امر دست يافت اما در ادامه چنان در اين باتلاق به دام افتاد که ظرف چند سال نه تنها هژمون جهاني را از دست داد بلکه نظام بين الملل به سمت کثرت گرايي منطقه اي پيش رفت.
وي افزود : که نتيجه اين تحولات ظهور قدرت هاي منطقه اي همچون ايران، عربستان، ترکيه و... بود و البته در اين بين هر کدام از رقبا (به جزء ايران)، به دليل نزديکي به آمريکا در روياي احياي امپراتوري خود بودند در حالي که ايران به دليل دشمني آشکار با محور غربي، عبري، عربي درگير بزرگترين تحريم هاي همه جانبه بود اما با اين وجود از بين اين سه کشور تنها ايران با وجود بزرگترين سناريوهاي فروپاشي اما موفق شد در اين بازي بزرگ پيروز شود.
عسکري در ادامه تصريح کرد : عربستان به خوبي شرايط جهاني را درک کرده به خصوص پس از اينکه روسيه پس از سال هاي طولاني سکوت و مدارا در برابر آمريکا سنت شکني کرده و نشان داد از جنگ حتي در بالاترين سطح آن يعني حمله اتمي ابايي ندارد و اين يعني نظم نوين جهاني آنگونه که تئوريسين هاي آمريکايي پيش بيني کرده بودند پيش نرفت و حالا نه تنها آمريکا بايد نگران روسيه به عنوان رقيب سنتي باشد بلکه با ظهور چين همه چيز تغيير کرده به خصوص که ائتلاف چين و روسيه و جذب قدرت هاي منطقه اي شرايط را براي سياست هاي غرب به رهبري آمريکا سخت تر کرده، عربستان سعودي براي فرار از باتلاق يمني که آمريکا براي آن ساخت و براي جلوگيري از تکرار اتفاقات تاريخي که براي ساير متحدين آمريکا در منطقه همانند عراق دوران صدام و افغانستان دوران اشرف غني رخ داد به يک موازنه در سياست خارجي خود نياز داشت و اين تعادل تنها با اتخاذ تصميمات جديد امکان پذير بود و در اين راستا چين توانست نقش موثري در فهم اين مسئله به عربستان داشته باشد که نتيجه آن برقراري روابط في ما بين ايران و عربستان بود تا اين دو بازيگر موثر منطقه اي بار ديگر بر سر يک ميز، سازنده معادلات منطقه اي باشند .
وي ادامه داد : باز شدن پاي چين به مذاکرات ديپلماتيک ايران و عربستان يک پيام آشکار دارد و آن کمرنگ شدن نقش آمريکا در منطقه و سرآغاز افول ابرقدرتي است که به پايان خود نزديک شده است و البته اين ذات تاريخ است که روزگاري ايران و روم را در راس قدرت خود مي ديد، روزگاري لشکر مغول و امپراتوري چنگيز خان و امروز هم بايد منتظر عبور از آمريکا و احتمالا دوران شکوه قدرت هاي شرقي و نظم نوين ديگري که اين بار به جاي نظام هژمون، نظامي متشکل از قدرت هاي بزرگ جهاني و منطقه اي را در خود جاي خواهد داد.
تحليلگر مسائل سياسي بيان کرد : توافق ايران و عربستان به نفع منطقه خواهد بود و البته مهر پاياني بر برنامه هاي رژيم موقت که قطعا در صورت نزديکي دو کشور اجماع منطقه اي بر عليه رژيم جعلي و به دست گرفتن معادلات منطقه اي حاصل آن خواهد بود اگر چه بايد ديد سطح روابط دو کشور تا چه حد خواهد بود قطعا صميميت در روابط دو کشور تبعات سنگيني براي رژيم موقت خواهد داشت به همين دليل از تاريخ اجراي اين توافق هر گونه واکنشي از سوي صهيونيست ها قابل پيش بيني مي باشد اگر چه هر حرکت نظامي مي تواند محو اين رژيم را به دنبال داشته باشد.
عسکري ارمندي در پايان گفت : نزديکي ايران و‌عربستان در حقيقت آرامش و امنيت را به منطقه هديه خواهد داد اگر چه برنامه هاي رژيم موقت براي ناامن کردن منطقه ادامه خواهد داشت اما همه چيز به سياست هاي دو کشور و سطح روابط ديپلماتيک باز مي گردد که البته اميدواريم با درک شرايط جهاني و جنگ سرد بين روسيه و آمريکا و ظهور چين به عنوان ابرقدرتي جديد، دولتمردان دو کشور به نقاط مشترکي در سياست خارجي دست يابند، به صراحت معتقدم برقراري روابط ديپلماتيک و نزديکي هر چه بيشتر دو کشور زمينه ساز اتفاقات مثبتي در غرب آسيا خواهد بود و البته حفظ روابط با وجود شکست رژيم موقت در سياست هاي خود و تلاش براي ايجاد شکاف مجدد قابل پيش بيني مي باشد.
انتهاي پيام / 630 ل